- ببخشید، یه قرص واسه خودکشی میخواستم.
- واسه خودکشی؟!
- بله. واسه خودکشی!
- اون وقت واسه چی میخواید خودتونُ بکشید؟
- به شما مربوط میشه؟!
- نمیدونم. مربوط نمیشه؟
- ای بابا! چرا آدما تو هر چیزی که اصلا بهشون مربوط نیست، دخالت میکنن. یه قرص از شما خواستم، پولشم هر چی شد، تقدیم میکنم، فقط شما یه قرص به من بدید.
- هر جور مایلید! ایرانیشُ بدم یا خارجیشُ؟
- حالا چه فرقی میکنه؟!
- فرقی که در نتیجه نداره، شما چه ایرانیشُ بخری چه خارجیشُ، آخرش مرگه. فقط ایرانیش یکم کندتر عمل میکنه.
- نه، منظورم اینه که من که میخوام بمیرم، حالا چه فرقی میکنه؟!
- میتونم بپرسم واسه شما فرقی میکنه؟
- گفتم که، دیگه واسه من مهم نیست! شما فقط بگید که سود کدومش براتون بیشتره ... .
- نه، خانم. منظورم این نبود. میخواستم بپرسم که واسه شما فرقی میکنه که با قرص بمیرید یا یه روش دیگهای، چه میدونم، سقوط آزادی، چیزی ... .
- طاقت دردُ ندارم، میخوام آروم و راحت بمیرم. ضمن اینکه نمیخوام ناخواسته به کسی صدمهای بزنم، یه دفعه یه بچه کشته شدنمُ ببینه چی؟! نه، اصلا نمیخوام این دمِ آخری، کسیُ آزار بدم.
- پس هنوز دیگران برا شما مهماند.
- پس چی که مهماند، فقط ای کاش ... .
- ای کاش چی؟
- میشه اون قرصُ بدید من گورمُ گم کنم؟!
- میدونید چیه ... .
- چیه، اگه نمیفروشید برم سراغ یه داروخونهِ دیگه.
- نه، فقط میخواستم بدونید که واسه من مهمه.
- مهمه که چی؟
- مهمه که حداقل بدونم واسه چی، دختری به خوبی و البته زیبایی شما، میخواد خودشُ بکشه. ... . بفرمایید. تشریف ببرید صندوق.
...
- مهمه، که ان قدر راحت، قرصُ تحویل میدن!
... .
- بفرمایید اینم قبض.
- شما چه میدونید؟!
- چی؟!
- هیچی، بفرمایید اینم قرصی که میخواستید.
- خیلی ... . خیلی ممنونم!